معنی ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن, معنی ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان پ و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن, معنی اfosت، [xdci، kpg kdolmfd abi msz odاfاj m kdbاj , m ydci، [xdci sاoتj، [xdci bاc lcbj, معنی اصطلاح ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن, معادل ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن, ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن چی میشه؟, ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن یعنی چی؟, ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن synonym, ابخست، جزیره، محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان , و غیره، جزیره ساختن، جزیره دار کردن definition,